![]()
|
گروهي از زنان فارغ التحصيل وارد بازار كار مي شوند و بنابر شرايط حاكم به فعاليت مي پردازند اما گروه ديگر ترجيح مي دهند كه شاغل نباشند و در خانه بمانند. بنابراين اين تعداد تخصص را در دانشگاه كسب كرده اند اما آن تخصص را براي جامعه به خدمت نگرفته اند و اين در دراز مدت به ضرر جامعه خواهد بود.
براساس آمارهاي موجود، در كنكور سال گذشته دختران با 63 درصد پذيرش و پسران با 37 درصد توانسته اند به دانشگاه راه پيدا كنند( گزارش اول) كه اين افزايش چشمگير دختران در دانشگاه موضع گيري هاي متفاوتي را در سطح جامعه به همراه دارد. ( گزارش دوم)
برنا در گزارشي علت افزايش حضور دختران در دانشگاه طي سال هاي گذشته را مورد بررسي قرار داد( گزارش سوم) و گزارش بعدي نشان داد كه نحوه انتخاب رشته دختران تاثير زيادي بر ميزان قبولي آنها دارد ( گزارش چهارم) ...و حال سوال اين است كه اين روند چه نتايج مثبت و منفي را براي جامعه به همراه خواهد داشت؟
اعتماد مردانه به تخصص زنانه؟!
براي خيلي از دختران تصاحب 64 درصد سهميه دانشگاه ها يك موفقيت بزرگ محسوب مي شود. اما اين تصاحب در ادامه زندگي گاه آنچنان تاثيرات مثبت و گاه مخربي را بر جا مي گذارد كه تا پايان عمر دوران دانشگاه و تحصيل در خاطر ميماند.
و اين در حالي است كه سياست گزاران فرهنگي و آموزشي هيچ توجهي به توانايي ها، ظرفيت ها و محدوديت هاي فيزيكي، اجتماعي و فرهنگي دانشجويان نكرده و نمي كنند و برنامه مشخصي براي هر يك از دو جنس زن و مرد در محتواي آموزشي و حرفه پس از آن ندارند.
مهتا بيگدلي، مهندس كشاورزي است. روزي با هزار اميد و علاقه وارد دنياي تحصيل شد و حال بعد از گذشت 4 سال از فارغ التحصيلي سرگردان پيدا كردن كاري متناسب با رشتهي تحصيلياش است او به خبرنگار اجتماعي برنا ميگويد: شب و روزم را براي كنكور گذاشتم و يك سال تمام درس خواندم تا در دانشگاه قبول شدم و وقتي هم در دانشگاه قبول شدم با كلي هزينه شهريه و خوابگاه و كتاب روبرو بودم كه واقعا دردسر ساز بود.
وي مي افزايد: تمام خرجم را مادرم داد و من به اميد روزي كه كار مورد علاقه ام را پيدا مي كنم و از شرمندگي مادرم در ميآيم به تحصيلم ادامه دادم. اما بعد از فارغ التحصيلي متوجه شدم كه دنياي كار آن چنان هم با من روي سازگاري ندارد.
اين مهندس كشاورزي ميگويد: بعد از فارغ التحصيل شدن تصميم داشتم به پرورش گياه رو بياورم ولي هزينه ايجاد گلخانه را نداشتم. دنبال وام رفتم گفتند بايد در نوبت بماني. چندين جا كارورزي كردم ولي هيچ كس مرا به عنوان يك زن مهندس نپذيرفت. من تخصصم از خيلي از آقاياني كه برايشان كارورزي ميكردم بيشتر بود ولي آنها نميخواستند قبول كنند كه يك زن از آنها تخصصش بيشتر است و ميتواند به عنوان مدير آنها انتخاب شود.
شكل گيري چنين اعتقاداتي سبب شده است همراه با افزايش زنان تحصيل كرده، اشتغال زنان در مشاغل دفتري و خدمات اجتماعي به تدريج افزايش يابد. به طوري كه در حال حاضر هم بخش خدمات و كارمندي بيشترين سهم را در اشتغال زنان دارد.
هم اكنون سهم زنان شاغل تحصيلكرده از كل اشتغال 22 درصد است كه در مقايسه با سهم 9/7 درصدي مردان تحصيلكرده بسيار بالاست. اين در حالي است كه سهم مردان مدير از كل اشتغال بيشتر از زنان است. به طوري كه در حال حاضر 97 درصد پست هاي مديريت كشور در اختيار مردان قرار دارد.
سيد جعفر حق شناس مدير گروه مطالعات زنان و خانواده پژوهشگاه باقرالعلوم و پژوهشگر حوزه زنان در اين باره به خبرنگار اجتماعي برنا ميگويد: نفس حضور خانم ها در دانشگاه مثبت و مسيري براي كسب دانش و مهارت تلقي ميشود اما بايد به اين موضوع توجه شود كه رشتههاي تحصيلي متناسب با نقشها، توانمنديها و ويژگيهاي آنها باشد.
وي ميافزايد: دختران بعد از فارغ التحصيل شدن به دو دسته تقسيم ميشوند؛ گروهي وارد بازار كار ميشوند و بنابر شرايط حاكم به فعاليت ميپردازند اما گروه ديگر ترجيح ميدهند كه شاغل نباشند و در خانه بمانند. بنابراين اين تعداد تخصص را در دانشگاه كسب كردهاند، اما آن تخصص را براي جامعه به خدمت نگرفته اند و اين در دراز مدت به ضرر جامعه خواهد بود.
حق شناس تاكيد كرد: از سوي ديگر عاملي براي برهم زدن توازن به حساب ميآيد چرا كه در سالهاي آتي به دليل تمايل بيشتر پسران به عرصههايي كه سودآوري اقتصادي و ريسك پذيري و امكان رقابت در آن جديتر باشد با پسراني روبرو هستيم كه تخصص دانشگاهي يك حرفهي خاص و ويژه را ندارند...
زنان تحصيل كرده؛ نيروي كار ارزان
به اعتقاد بسياري از كارشناسان نبود زمينههاي اجتماعي و قانوني كافي براي جذب زنان تحصيلكرده در پستهاي مديريتي و مشاغلي كه شايستگي آن را دارند، موجب بالا رفتن سطح مطالبات زنان در جامعه شدهاست.
اين در حالي است كه مانوئل كاستلز يكي از دانشمندان علوم اجتماعي معتقد است: «وقتي زنان تحصيل كرده در جامعه زياد شود به تبع آن برخورداري از درآمد و استقلال اقتصادي براي خود فراهم ميكنند كه اين درآمد و استقلال اقتصادي احتمالا باعث تغيير ساختار اقتدار در خانوادهي هستهاي ميشود و هم زمان با افزايش اين امكانات ساختار اقتدار در خانواده هم تغيير ميكند كه اين اقتدار كاهش تعهد و مديريت مردان را به دنبال دارد.»
بنابر نظر كارشناسان اقتصادي در برنامههاي توسعه تلاش ميشود تا مشاركت زنان در بازار كار افزايش يابد و زن به عنصري توليدكننده، مشاركت كننده و در عين حال برخوردار شونده از مواهب توسعه تبديل شود.
به طوري كه با افزايش فرصتهاي شغلي براي آنان، سطح فرهنگ و آموزش جامعه ارتقا مي يابد، زنان با كسب درآمد مستقل به بهبود وضعيت تغذيه و بهداشت خانواده ها كمك ميكنند و ميزان باروري نيز كاهش مييابد.
اما محمد حسين پناهي، جامعه شناس به خبرنگار اجتماعي برنا ميگويد: معمولا خانمهاي تحصيلكرده نيروي كار ارزان محسوب ميشوند و به طور غير مستقيم بهرهبرداري را پايين ميآورند چرا كه اگر نيروي كار ارزان در اختيار واحدهاي اقتصادي نبود آنها تكاني به خود ميدادند و تلاش ميكردند بهرهوريشان را بالا ببرند.
اين عضو هيئت علمي دانشگاه علامه ميافزايد: ولي با وجود نيروي كار ارزان آنها حقوق كمتري را پرداخت ميكنند شايد نيروهاي ارزان براي اقتصاد خوب باشد اما معلوم نيست در بلند مدت عامل توسعه اقتصادي باشد و باعث از دست رفتن فرصتهاي شغلي از آقايان ميشود.
اين درحالي است كه عدهاي معتقدند علاوه بر نيروي ارزان بودن زنان با افزايش حضور دختران در دانشگاه، امكان جنسيتي شدن تخصصها وجود دارد و بايد به يك سري تخصصهاي خاص كه از لحاظ نظري و عملي شرايط ويژهاي دارند نگاه متفاوتتري شود.
منبع: برنا نيوز
موضوع: انتخاب رشته و معرفي رشتهها